"درگیری های داخلی و تاثیر آن بر فرهنگ سیاسی مردم عراق"
✍️ محمدصادق الهاشمی
برخی از نکاتی که موجب تنش بوده و تهدیدی برای اوضاع داخلی و فرهنگی مردم عراق به شمار می رود ذکر می شود :
1️⃣ حزب بعث :
منظور حزب خاص بعث نیست بلکه معنای عام آن شامل بازمانده های فرهنگی، سیاسی و تاریخی آن در ذهن مردم مخصوصا در رده های سیاسی، و ایدئولوژی های آنهاست. تجلی برخواسته از حزب ملی گرا، قوم گرا و بعث صدام، با ده ها عنوان بروز یافته که برخی کهنه شده و برخی همچنان فعال هستند و در قالب بخش هایی در حکومت یا سازمان های فرهنگی رسانه ای، سازمان های مردم نهاد و بعضا داعش نمود می یابند. این گونه افکار که با ظاهر ملی گرایی اما با باطن غربی از ابتدای قرن بیستم در عراق رسوخ یافته است، از قضا شیعه را بیش از همه هدف قرار داده و به دنبال از بین بردن اسلام اصیل است.
2️⃣ موضع سیاسی شیعه :
مواضع گروه های مختلف شیعی موجب بحران ها و درگیری های زیادی می شود که فرهنگ سیاسی مختلفی را شکل داده و هر کدام سعی دارند تا موضع خود را به عنوان موضع تمام شیعیان معرفی کنند. این پراکندگی مبانی و نظرات در شیعه یکی از مشکلات درونی است که بنای سیاسی عراق جدید را همچنان با چالش مواجه می سازد.
3️⃣ روشن نبودن نقش مرجعیت در میان امت:
شاید مردم عراق را تا حدی مطیع مرجعیت بنامیم و این اطاعات را نوعی پیروی اعتقادی عنوان کنیم، با این حال دو مساله در فرهنگ امت ایجاد خلل می کند:
اولا: نوع تعامل مرجعیت با اتفاقات و مسائل سیاسی نیاز برخی از عراقی ها را برطرف نمی سازد، زیرا مرجعیت در جزئیات اتفاقات ورود نکرده و پرداختن به جزئیات و تفاصیل وقایع سیاسی را بر مبنای سلوک و مبانی خودش رد می کند.
دوما: مردم در مورد افراد سیاسی شیعی احساس مثبتی نداشته و تصور می کنند که از مرجعیت تبعیت نمی کنند. فهم عامه این است که مرجعیت درهای خود را به روی نیروهای سیاسی، بعد از سال 2010 بسته و خطبا و ائمه مساجد نیز گاه این مطلب را تایید می کنند. نبود مرجعیت در سیاست و برداشت جامعه از یاس مرجعیت نسبت به نیروهای سیاسی خطری جدی را برای فرهنگ عامه ایجاد کرده، چرا که فرهنگ های معارض غربی و ضد دینی به دنبال پر کردن خلا ناشی از این قضیه خواهند رفت و مردمی که موضع سیاسی مرجعیت خود را ندانند به دنبال مواضع دیگر خواهند رفت.
4️⃣ موضع سیاسی اهل سنت:
عقل سنی از تسلط دو فرهنگ متضاد در آن واحد رنج می برد، فرهنگ قانونی و ملی که ایمان به وضع کنونی را لازم دانسته و وحدت عراق را دنبال می کند و در مقابل فرهنگی است که حل شدن در وضعیت کنونی عراق را جایز ندانسته و دولت کنونی را شرعی نمی داند. این درگیری فرهنگی به اضافه نبود مرجعیت واحد سنی موجب اشکالات اساسی در بین مردم و در بین سیاست مداران گشته و اجازه ایجاد موضع سیاسی واحدی را نمی دهد.
5️⃣ موضع سیاسی کرد:
تمرکز اساسی قدرت های کردستان بر ایجاد بنیانی مستقل یا فدرالی است. این رویکرد نوعی فرهنگ سیاسی قومی را در بین کردها شکل داده که ناشی از انزوای تاریخی کرد و دست نیافتن به حقوقشان در طی تاریخ بوده است. این نوع فرهنگ موجب تاثیراتی در فرهنگ عامه کل عراق می شود. اولا این که کردها هیچگاه به طور رسمی نوع تعامل خود با حکومت مرکزی را اعلام نکرده اند که فدرالی هستند، جدایی طلب یا غیره. ثانیا نوع روابط خارجی کردها با عموم عراق متفاوت گشته است. آنها تمایل بیشتری به غرب یافته اند تا از انزوای عربی و اسلامی اطراف خود رهایی یافته و در اختلافات جغرافیایی قدرت چانه زنی داشته باشند. مورد دیگر گستردگی حضور شرکت های خارجی و بین المللی، موسسات تبشیری مسیحی، مراکز منحرف اخلاقی، انتشار نوشیدنی های الکلی و دیگری مواردی است که خطر جدی را برای فرهنگ عامه اسلامی در عراق ایجاد کرده است.
6️⃣ سطح هوشیاری مردمی:
مردم عراق به صورت تاریخی مظلوم بوده وبا اینکه سخاوت و پاکی داشته اما ستمگران به دلیل سادگی و تنوع مزاجی عراقی ها که تحت تاثیرات خارجی و بین المللی قرار می گرفتند اراده خود را غالب نموده اند. لذا به دلیل بنای جامعه شناختی شخص عراقی، غالبا با فرهنگ سیاسی مطلوب همراه نشده و این مساله خطری را برای هوشیاری عمومی که پشتوانه حکومت صالح است ایجاد می کند و در نتیجه به سطح لازم برای مقابله با نقشه های استکباری و توطئه های منطقه ای و بین المللی نمی رسد.